خطبه نخست :

سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعده ی امانت دار. پروردگارا، ما را علمی نیست جز آن چه به ما آموختی، به راستی که دانا و باحکمتی، بار الها، آن چه به سود ماست، به ما بیاموز و از آن چه به ما آموختی، به ما منفعت برسان و بر علم ما بیفزای، حق را به ما حق بنما و توفیق پیروی از آن را نصیبمان گردان و باطل را به ما باطل بنما و توفیق اجتناب از آن را به ما ارزانی کن و ما را از کسانی بگردان که سخن را می‌شنوند و از بهترینش پیروی می‌کنند و با رحمت خود ما را در زمره‌ی بندگان نیکوکارت قرار ده، بار خدایا ما را از تاریکی نادانی و توهم به نور معرفت ودانش، و از شهوات به سوی بهشت بیرون ببر.

افزایش روزی خواسته ی هر انسانی است :

در مجموعه ای از خطبه ها درباره ی روزی سخن گفتیم و محور این خطبه ها عوامل افزایش روزی است؛ زیرا هر انسانی نسبت به دو چیز طمع دارد. یکی طمع وجود و دیگری طمع روزی. دو چیز اساسی در زندگی هر انسانی روی زمین این است که زنده باشد و روزی فراوانی داشته باشد. اکنون در کتاب عزیز و سنت صحیح حقایق و اصول و عواملی برای افزایش روزی وجود دارد که در خطبه ی گذشته درباره ی آن سخن گفتیم.

تقواى خداوند عز وجل:

﴿ ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا (2) وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ (3) ﴾ 

 (و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرون‏شدنى قرار مى‏ دهد* و از جايى كه حسابش را نمى ‏كند به او روزى مى ‏رساند) ﴾

[ (طلاق ) ]

عوامل مانع روزی :

در دین هیچ دیدگاه شخصی وجود ندارد. این دین خدا است. اگر دلیل نبود هر کس هر چه می خواست می گفت. کسی در روی زمین جرأت نمی کند در دین دیدگاه شخصی مطرح کند. ما اکنون آیات کتاب خداوند و احادیث صحیح رسول الله را در اختیار داریم.
دلایل کاهش روزی کدام است که به فقر می انجامد؟

1 – زنا:

نخست زنا:

﴿ ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا (32) ﴾

 (و به زنا نزديك مشويد چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است) ﴾

[ (اسراء) ]

زنا دو مجازات دارد :

دو مجازات برای زنا وجود دارد. یک مجازات سببی که انسان به بیماری های بسیار خطرناکی مبتلا می شود از جمله ی آن ویروس ایدز است که میلیون ها نفر از ساکنان زمین را به کام مرگ کشانده است و اکنون تقریبا شصت میلیون نفر به این بیماری مبتلا هستند و رو به مرگ می باشند. پس یکی از عوامل حذف روزی یا کاهش روزی زنا است. زنا دو مجازات دارد. یک مجازات علمی که خودش باعث بیماری یا تومور یا ویروس یا شبیه آن می شود و یک مجازات قراردادی که   صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:

(( (( إياكم والزنا، فإن فيه أربع خصال: يذهب البهاء من الوجه، ويقطع الرزق، ويسخط الرحمن، ثم الخلود في النار )) 

 ((از زنا بپرهیزید که در آن چهار ویژگی وجود دارد: آبرو می رود، روزی قطع می شود و خداوند به خشم می آید و باعث جاودانگی در آتش می شود)) ))

[ [ روایت ماثور ] ]

از علي بن أبي طالب رضي الله عنه به نقل از پیامبر صلى الله عليه وسلم روایت است:

(( (( في الزنا ست خصال، ثلاث في الدنيا وثلاث في الآخرة، أما اللواتي في الدنيا فيذهب ببهاء لوجه، ويورث الفقر، وينقص العمر، وأما اللاتي في الآخرة فيورث السخط وسوء الحساب والخلود في النار ))

 ((در زنا شش ویژگی است که سه تا در دنیا و سه تا در آخرت می باشد. اما سه تای دنیا، آبرو می رود و فقر می آورد و عمر را کوتاه می کند و اما سه تای آخرت خشم و حساب سخت و جاودانگی در آتش است)) ))

[ ( طبراني در الأوسط از ابن عباس، و سند آن طولانی است) ]

باور کنید داستانی از دو مرد شنیدم که در صافکاری ماشین در این شهر کار می کردند. آنان به آلمان رفتند تا دو ماشین وارد کنند. داستان قدیمی است. با دو سیاره از راه زمینی برگشتند. در یکی از هتل های یکی از کشورهای اروپای شرقی اقامت کردند. یکی از آنان به من گفت:

بعد از ساعت دوازده شب دو زن درب اتاق این دو مرد را زدند. مرد اول درب را باز کرد و دوم گفت: من از خداوند می ترسم. سپس به شام رسیدند. اولی  در اوج و دومی در قهقرا بود. اولی ورشکست کرد و مغازه اش را فروخت و همسرش را طلاق داد. من کاملا آن دو را می شناسم. دومی هنوز هم کارش در اوج پیشرفت است.

من نیز کاملا باور دارم که یکی از دلایل فقر زنا است. این عمر از ایشان  صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که فرموده است:

(( (( الزنا يورث الفقر )) 

 ((زنا فقر می آورد)) ))

[ [ الجامع الصغير از ابن عمر وسند آن انکار شده است] ]

این یک مجازات قراردادی است که خداوند با انجام آن وی را فقیر می گرداند. اما زنا سبب علمی بیماری ها لاعلاج مانند ایدز است.
طبیعتا فقر یعنی فقر مادی، و معنوی. زناکار از خداوند دور می ماند چون مرتکب فحشا شده است.

﴿ ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا (32) ﴾ 

 (و به زنا نزديك مشويد چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است) ﴾

[ (اسراء) ]

تمام ابزارهای منتهی به زنا حرام است:

نفرمود: زنا نکنید، فرمود:

﴿ ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ﴾ 

 (و به زنا نزديك نشويد) ﴾

پس هر چیزی که به زنا بینجامد، حرام است. خلوت با نامحرم حرام است. همنشینی با اوباش حرام است. چشم چرانی حرام است. دیدن فیلم های مبتذل در اینترنت و ماهواره ها حرام است. زیرا این ها مقدمات زنا هستند. این شهوت مانند یک سنگ در قله ی یک کوه  است که اگر آن را هل بدهی و گمان کنی می خواهی یک متر در سراشیبی آن را جا به جا کنی اما فقط در ته دره خواهد ایستاد چراکه این دیگر در دست شما نیست.

﴿ ﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا (32) ﴾ 

 (و به زنا نزديك نشويد) ﴾  

[ (اسراء) ]

نهی از زنا نیست بلکه نهی از مقدمات زنا مانند خلوت، چشم چرانی و اختلاط و همنشینی اوباش و تحریک دائمی است که به زنا می انجامد.

2 ـ نقص پیمانه و ترازو:

دومین دلیل فقر نقص در پیمانه و ترازو است. به این حدیث رسول الله  صلی الله علیه وآله وسلم گوش فرا دهید که گویا خطاب به ما می فرماید:

(( ﴿ (( يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ، خَمْسٌ إِذَا ابْتُلِيتُمْ بِهِنَّ، وَأَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ تُدْرِكُوهُنَّ، لَمْ تَظْهَرْ الْفَاحِشَةُ فِي قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوا بِهَا إِلَّا فَشَا فِيهِمْ الطَّاعُونُ وَالْأَوْجَاعُ الَّتِي لَمْ تَكُنْ مَضَتْ فِي أَسْلَافِهِمْ الَّذِينَ مَضَوْا )) 

((ای‌گروه مهاجرین‌، پنج خصلت و صفت بد هست اگر بدانها مبتلا شدید و این صفات در میان شما پدیدارگردید، پناه بر خدا از اینكه آنها را دریابید یعنی ازآن پرهیزكنید: هرگاه‌گناه و آلودگی زنا و بی‌عفتی‌، در میان قومی آشكارگردد، به گونه‌ای ‌كه آن را علنی و آشكارا، انجام دهند، آن وقت بیماری هایی در میان آن قوم پدید می‌آیدكه در میان پیشینیان شان وجود نداشته است‌.)) ﴾ ))

آیا سخنی روشن تر از این درباره ی ویروس ایدز وجود دارد؟

(( (( وَلَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِينَ ـ وهي القحط والجفاف ـ وَشِدَّةِ الْمَئُونَةِ، وَجَوْرِ السُّلْطَانِ عَلَيْهِمْ، وَلَمْ يَمْنَعُوا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنْ السَّمَاءِ، وَلَوْلَا الْبَهَائِمُ لَمْ يُمْطَرُوا، وَلَمْ يَنْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَعَهْدَ رَسُولِهِ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ غَيْرِهِمْ، فَأَخَذُوا بَعْضَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ)) 

 ((هر جماعتی‌كه در پیمانه و وزنه‌، خیانت‌كند و آنها راكمتر از حد معمول بدهد، آن قوم و جماعت‌، به خشكسالی و سختی زندگی و پادشاه و حكمروای ستمكار، دچار می‌گردد، هر قومی كه زكات اموال خود را ندهد، دچار كم بارانی می‌شوند و اگر بخاطر حیوانات و دامهایشان نبود، اصلا بارانی برآنها نمی‌بارید، هرقوم و جماعتی عهد و پیمان خدا و رسول وی را بشكند، خداوند دشمنی از غیرخودشان را، بر آنان مسلط می‌سازد،‌كه بعضی از دارائی‌شان را نیز می‌گیرد.)) ))

در هر جنگی در خاورمیانه صدها میلیارد ارز از شرق به غرب منتقل می شود.

3 ـ حکم به غیر آنچه خدا نازل کرده است:

(( (( وَمَا لَمْ تَحْكُمْ أَئِمَّتُهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ، وَيَتَخَيَّرُوا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُمْ )) 

 ((و هر قومی ‌كه پیشوایانشان به‌كتاب خداوند عمل نكنند و كتاب خدا در میانشان حكم نكند، آن قوم به جنگ داخلی دچار می‌شود)) ))

[ [ ابن ماجه از ابن عمر ] ]

جنگ های داخلی، این نافرمانی دومی است، نقص پیمانه و ترازو و حکم به غیر آنچه خدا نازل کرده یکی از دلایل فقر است.
ما حدیث رسول الله را داریم که از خودش چیزی را نمی گفته است و نیز قرآن کریم سخن خداوند جهانیان را در اختیار داریم.

4 ـ منع زکات:

نافرمانی دیگر منع زکات است، ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده اند:

(( (( ما نقض قوم العهد قط إلا كان القتل بينهم )) 

 ((همین که گروهی این پیمان را شکستند جنگ واختلاف میان آنان خواهد افتاد)) ))

[ [ حاکم از بريده روایت کرده و گفته: با شرط مسلم صحيح است ] ]

یک آیه ی دقیق در همین باره:

﴿ ﴿قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ(65) ﴾ 

 (بگو او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [ديگر] بچشاند) ﴾

[ (انعام:65) ]

این بمباران ها و اکنون این موشک ها و این زلزله ها و مین گذاری ها و جنگ های داخلی.

(( (( ما نقض قوم العهد قط إلا كان القتل بينهم، ولا ظهرت الفاحشة في قوم قط إلا سلط الله عليهم الموت، وما منع قوم الزكاة إلا حبس الله عنهم القطر )) 

((هیچ قومی عهد و پیمان را نمی‌شکنند مگر اینکه قتل و کشتار بین آنها رخ می‌دهد. و در بین هیچ قومی فحشا آشکار نمی‌شود مگر اینکه خداوند مرگ را بر آنها مسلط می‌گرداند. و هیچ قومی از پرداخت زکات ابا نمی‌ورزد مگر اینکه باران از آنها قطع می‌شود)) ))

[ [[ حاکم از بريده روایت کرده و گفته: با ش ] رط مسلم صحيح است ] ]

آمارهایی وجود دارد که شاید باور نکنید. پنج درصد فقط از ثروتمندان مسلمان زکات اموالشان را می پردازند و در حدیثی دیگر آمده است:

(( (( ما منع قوم الزكاة إلا ابتلاهم الله بالسنين ))

 ((هر گروهی زکات نپردازند خداوند آنان را دچار قحطی می کند)) ))

[ [ طبرانی در الأوسط از بريده با سند صحيح ٍ] ]

نخستین دلیل زنا، دومی کم فروشی و نقص پیمانه و سوم حکم به آنچه خدا نازل نکرده و چهارم نپرداختن زکات.

5 ـ ربا:

پنجم ربا، ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده است:

(( (( ما من قوم يظهر فيهم الربا إلا أخذوا بالسنة ـ أي بالفقر ـ وما من قوم يظهر فيهم الرشا إلا أخذوا بالرعب ))

 ((هر گروهى که ربا میانشان رواج گیرد به قحط مبتلا شوند و هر گروهى رشوه میانشان رواج گیرد، به ترس دچار شوند)) ))

[ [ حاكم از عمرو بن عاص، و در سند آن ضعف وجود دارد ] ]

ربا به فقر و رشوه به ترس می انجامد.

﴿ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (278) فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ (279) ﴾ 

 (اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، از خدا پروا كنيد؛ و اگر مؤمنيد، آنچه از ربا باقى مانده است واگذاريد* و اگر (چنين‏) نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى‏، برخاسته‏ ايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايه ‏هاى شما از خودتان است‏. نه ستم مى ‏كنيد و نه ستم مى ‏بينيد) ﴾

[ (بقره) ]

و ابن عباس رضي الله عنهما از رسول الله صلى الله عليه وسلم روایت کرده که فرمود:

(( (( إذا ظهر الزنا والربا في قرية فقد أحلوا بأنفسهم عذاب الله )) 

 ((هر وقت زنا و ربا در سرزمینی آشکار شود خودشان را گرفتار عذاب خداوند کرده اند)) ))

[ [ حاكم از ابن عباس، وسندش صحيح است ] ]

زنا و ربا.

6 ـ سوگند دروغ:

نافرمانی ششم که به فقر می انجامد سوگند دروغ است،  ایشان عليه الصلاة والسلام فرمود:

(( (( اليمين الفاجرة تُذهب المال، أو تَذهب بالمال ))

 (سوگند باطل و ناحق مال و دارایی را از بین می برد) ))

[ [ بزار از عبد الرحمن بن عوف، با سند حسن ] ]

اگر سوگند دروغ یاد کنی این سوگند دروغ از نظر خدا دلیلی برای فقر است،

(( (( و اليمين الفاجرة تذر الديار بلاقع )) 

 (از سوگند دروغ بپرهیزید كه سرزمین برای ساكنانش بی‌بركت می‌شود) ))

[ [ بيهقی از ابي هريره  با سند صحيح ] ]

ویکی از تابعین به یکی از تاجران گفت: «ای بنده ی خدا، تقوای خدا پیشه کن و زیاد سوگند نخور، که اگر سوگند بخوری روزی ات زیاد نمی شود و اگر سوگند نخوری روزی ات کم نمی شود» پس هیچ دلیلی نیست که این چنین برای قیمت این کالا سوگند بخوری. خداوند روزی رسان است و پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:

(( (( إياكم وكثرة الحلف في البيع، فإنه ينفق ثم يمحق ))

 ((از سوگند خوردنِ زياد در معامله بپرهيزيد؛ زيرا اين کار - اگرچه در ظاهر، به معامله - رونق می دهد، اما برکتش را از بین می برد)) ))

[ [ مسلم از ابی قتاده ] ]

خریدار گاهی با شما رودربایستی دارد و کالا را با سوگندهای زیاد می خرد. او می خرید اما خداوند این ثروت را از بین می برد.
و در حدیثی دیگر:

(( (( الحلف منفقة للسعلة ممحقة للبركة ))

 ((سوگند کالا را رونق می بخشد اما برکت را از بین می برد)) ))

[ [ متفق عليه از ابی هريره ] ]

سوگند نخور.

امام ابوحنیفه رضی الله عنه به خاطر هر سوگند راستی که می خورد یک دینار صدقه می داد چه رسد به سوگند دروغ.. پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم می فرمود:

(( (( ثَلَاثَةٌ لَا يُكَلِّمُهُمْ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ، وَلَا يُزَكِّيهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ، قَالَ: فَقَرَأَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ثَلَاثَ مِرَارًا، قَالَ أَبُو ذَرٍّ: خَابُوا وَخَسِرُوا، مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ قَالَ: الْمُسْبِلُ، وَالْمَنَّانُ، وَالْمُنَفِّقُ سِلْعَتَهُ بِالْحَلِفِ الْكَاذِبِ ))

 ((سه نفر اند که روز قیامت الله با آنها سخن نمی گوید و به آنها نگاه نمی کند و آنان را پاک نمی گرداند و عذاب دردناکی دارند. گفت: پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم آن را سه بار تکرار کرد. ابوذر گفت: ناکام ماندند و زیان دیدند. آنان کیستند ای رسول خدا؟ فرمود: کسی که شلوارش را پایینتر از شتالنگ می گذارد، و کسی که منّت می گذارد، و کسی که کالایش را با قسم دروغین می فروشد)) ))

[ [ مسلم از ابوذر ] ]

7 ـ دروغ:

نافرمانی هفتم دروغ است، دروغ از ویژگی های کافران و منافقان است:

﴿ ﴿إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْكَاذِبُونَ(105) ﴾ 

 (تنها كسانى دروغ‏پردازى مى كنند كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغگويانند) ﴾

[ (نحل) ]

مومن دروغ نمی گوید. گاهی به دلیل ضعف نفس دچار گناه می شود. گاهی شهوت بر او غلبه می کند. اما دروغ شهوت نیست. بلکه نوعی پلیدی است. مومن دروغ نمی گوید. بنابراین در برخی احادیث آمده است:

(( (( يطبع المؤمن على الخلال كلها )) 

 ((مومن هر صفتی را می تواند بگیرد)) ))

[    [احمد از ابي امامه باهلی ] ]

مومنی عصبانی و بی قرار است. مومنی هم ماندن در خانه را دوست دارد. مومنی بسیار به خودش می رسد. مومنی هم هست که کم تر به خود می رسد. مومنی دوست دارد با مردم همنشین باشد. و مومنی دیگر گوشه نشینی را ترجیح می دهد. این ها ویژگی ها و سرشت ها هستند:

(( ((يطبع المؤمن على الخلال كلها إلا الخيانة والكذب ))

 مومن هر صفتی را می تواند بگیرد به جز خیانت و دروغ)) ))

[ [احمد از ابي امامه باهلی ] ]

پس اگر دروغ گفت و خیانت کرد مومن نیست. مومن دروغ نمی گوید.

از اَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ از پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ روایت است که فرمود:

(( (( ثَلَاثَةٌ لَا يُكَلِّمُهُمْ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ: رَجُلٌ حَلَفَ عَلَى سِلْعَةٍ لَقَدْ أَعْطَى بِهَا أَكْثَرَ مِمَّا أَعْطَى، وَهُوَ كَاذِبٌ، وَرَجُلٌ حَلَفَ عَلَى يَمِينٍ كَاذِبَةٍ بَعْدَ الْعَصْرِ لِيَقْتَطِعَ بِهَا مَالَ رَجُلٍ مُسْلِمٍ، وَرَجُلٌ مَنَعَ فَضْلَ مَاءٍ، فَيَقُولُ اللَّهُ الْيَوْمَ: أَمْنَعُكَ فَضْلِي كَمَا مَنَعْتَ فَضْلَ مَا لَمْ تَعْمَلْ يَدَاكَ ))

 ((«سه گروه هستند كه خداوند در روز قيامت، با آنان سخن نمي گويد و به آنان، نظر نمي نمايد: 1ـ مردي كه سوگند مي خورد كه كالاي خود را به فلان قيمت، خريده است در حالي كه اين قيمت، بالاتر از قيمت حقيقي آن است و او دروغ مي گويد. 2ـ مردي كه بعد از عصر، بدروغ سوگند ياد مي كند تا مال مرد مسلمان را تصاحب كند. 3ـ و مردي كه مانع رسيدن آب اضافي به ديگران شود. پس خداوند ميفرمايد: امروز تو را از فضلم محروم مي كنم همانطوري كه تو ديگران را از آبي كه كسب تو نبود، محروم ساختي»)) ))

[ [بخاری] ]

بنابراین حتی تبلیغاتی وجود دارد که ویژگی هایی را برای کالاهایی بیان می کند که در آن نیست. بیان می کند که تولید مکان مشخصی است و فلان کالا تولید فلان مکان است. بیان می کند که چنین ویژگی هایی دارد اما ندارد.

اگر برچسب بازرگانی بر روی کالایی بچسبانید که از آن کارخانه نباشد. این کار بسیار آسان است. کارخانه هایی با تکنولوژی بسیار پیشرفته وجود دارد. نشان های تجاری رایج را بر روی کالای بسیار بی کیفیت می چسبانی و آن را به این روش می فروشی. رسول الله  صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:

(( (( الكذب ينقص الرزق )) 

 ((دروغ روزی را می کاهد)) ))

[ [ الجامع الصغير از ابي هريره با سند ضعیف ] ]

آیا روشن تر از این ؟ و:

(( (( البَيِّعَانِ بِالخِيَارِ...)) 

 ((خریدار و فروشنده حق اختیار دارند...)) ))

[ [گروهی از حكيم بن حزام] ]

خریدار و فروشنده:

(( ((... ما لم يَتَفَرَّقا، فإنْ صَدَقا وبَيَّنا بُورِك لَهُمَا فِي بَيْعِهِمَا )) 

 ((...تا وقتی که از همدیگر جدا شوند. اگر صداقت داشتند و جدا شدند معامله شان برکت خواهد داشت)) ))

وقتی عیبی را در کالای خداوند بپوشانی او خود تو را مجازات می کند.

به خدا شخصی را می شناسم که خودرویی با نقص خطرناک در موتور را فروخته است. توانسته این عیب را مخفی نگه دارد و در یک کلام به من گفت: کلاه سر کسی گذاشتم. خودش را زرنگ دانسته است. یک نقص خطرناک در موتور ماشین بوده اما وی آن را مخفی کرده است و به خریدار وانمود کرده که این موتور بسیار طبیعی کار می کند و آن را فروخته است و خودش آن را صفر خریده است. این اصطلاح خریداران خودروها است. بسیار زیبا است. رنگ آردی. فرشی به رنگ سرمه ای و وی هم بسیار خوشحال است. در روز سوم در یکی از محله های دمشق سانحه ای رخ داد و یک شکست سختی خورد. با شکایت و گلایه نزد من آمد و من به او گفتم:

آیا چند روز پیش به من نگفتی: که این خودروی شخصی دیگری که نزد تو بود را فروختی و عیب آن را پوشاندی. این نقص پوشاندن حرام است.

(( (( الْبَيِّعَانِ بِالْخِيَارِ مَا لَمْ يَتَفَرَّقَا، أَوْ قَالَ: حَتَّى يَتَفَرَّقَا، فَإِنْ صَدَقَا، وَبَيَّنَا بُورِكَ لَهُمَا فِي بَيْعِهِمَا، وَإِنْ كَتَمَا، وَكَذَبَا مُحِقَتْ بَرَكَةُ بَيْعِهِمَا )) 

 ((خریدار و فروشنده تا زمانی که جدا نشده اند اختیار فسخ معامله را دارند یا فرمود: تا زمانی که جدا شوند. اگر صداقت داشته باشند و از هم جدا شوند معامله شان با برکت می شود و اگر مخفی کاری کنند و دروغ گویند برکت از معامله شان می رود)) ))

[ [ متفق عليه ] ]

از زیباترین احادیث شریف این است:

(( (( إِنَّ الصِّدْقَ يَهْدي إِلي البِرِّ، وإِن البِرَّ يهدي إِلى الجنةِ، وإِن الرَّجُلَ لَيَصْدُقُ حتى يُكتَب عِنْدَ اللهِ صِِدِّيقا، وإِن الكذبَ يهدي إِلى الفُجُورِ، وَإِنَّ الفُجُورَ يهدي إِلى النارِ، وَإِنَّ الرَّجُلَ ليكذبُ حتى يكتبَ عندَ اللهِ كذَّابا )) 

 ((صداقت به نیکی رهنمون می شود و نیکی به بهشت می انجامد و انسان باید راست بگوید تا نزد خدا راستگو نوشته شود و دروغ به فساد می کشد و فساد به جهنم می انجامد و انسانی که دروغ بگوید نزد خدا بسیار دروغگو نوشته می شود)) ))

[ [بخاري از عبد الله بن مسعود رضي الله عنه ] ]

مومن دروغ نمی گوید. برخی از پدران بدون آن که بدانند به فرزندانشان دروغ می آموزند. به پسرش می گوید: به آنان بگو: من اینجا نیستم. این سخن عملی هزاران سخنرانی درباره ی راستگویی را از بین می برد. مردم با چشمانشان می بینند نه با گوششان. و زبان عمل از زبان گفتار شیوا تر است.

پدر یکی از برادران گرامی ما در مصر برایش کارخانه ای افتتاح کرد. او با خودرو خود در حال رفتن بود که با خودرویی دیگر تصادف کرد. در خودرو یک شخص بالای نود سال بود که مرد. اما او جوان بود. به مدیر کارخانه زنگ زد. مدیر کارمند او بود. ماجرا را برایش تعریف کرد. به او گفت:

آرام باش. بعد یک ساعت به مرکز فلان کلانتری بیا. بعد از یک ساعت آمد. همه چیز تمام شده بود. صورتجلسه برخلاف حقیقت انجام شده بود. خودرویی که سرنشینش مرده بود مقصر شناخته شده بود. مسئول به او گفت: امضا کن. گفت: او مقصر بوده است. گفت: امضا کن. او گفت: امضا نمی کنم. گفت: عجیب است. اولین باری است که کسی را می بینم که او را آزاد می کنم و خودش امضا می کند.

گفت: من نمی خواهم از تو آزاد شوم. می خواهم از خداوند آزاد شوم. این صورتجلسه را امضا نمی کنم. و زیر آن نوشت که مقصر من هستم و دیه را پرداخت و فرزندانش را به عنوان کارمند در کارخانه به کار گرفت.
چنین انسانی می خواهم. مومنی که ایمانش آشکار باشد. کارمندانی که جلب توجه کنند. ما با این کار پیشرفت می کنیم. اگر به همدیگر ستم کنیم خداوند ما را خوار می کند.

به خدا سوگند من به این انسانی که فرصت فرار از تمام مسئولیت برایش فراهم شد افتخار می کنم که تربیت ایمانی والایی یافته بود و گفت: من صورتجلسه را امضا نمی کنم و دیه را پرداخت.

8 ـ احتکار:

نافرمانی دیگر احتکار است، از عُمَرَ بْنِ خَطَّابِ روایت شده که فرمود: از رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ شنیدم که می فرمود:

(( (( مَنْ احْتَكَرَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ طَعَامًا ضَرَبَهُ اللَّهُ بِالْجُذَامِ وَالْإِفْلَاسِ )) 

 ((هر کس خوراکی را از مسلمانان احتکار کند خداوند او را به جذام و فقر دچار می کند)) ))

[      (ابن ماجه از عمر به شکل مرفوع ) ]

او می خواهد با این مال فراوان خودش را فربه کند. می خواهد اموالش را زیاد کند. اما بیماری لاعلاجی دامنگیرش می شود. و دچار ورشکستگی می شود.

(( (( مَنْ احْتَكَرَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ طَعَامًا ضَرَبَهُ اللَّهُ بِالْجُذَامِ وَالْإِفْلَاسِ )) 

 ((هر کس خوراکی را از مسلمانان احتکار کند خداوند او را به جذام و فقر دچار می کند)) ))

احتکار این است که کالایی را انبار کنید بخصوص مواد غذایی که مردم نیازمند آنند و آن را برای بالا رفتن قیمت انبار کنید. آیا باور می کنید که خریدار هم می تواند مانند فروشنده احتکار کند. چگونه؟

شما در هر ماه به یک مقدار مواد غذایی نیازمندید. احساس بحران کردید. پس پنج برابر را خریده اید. این مواد مصرفی که بیشتر از نیاز خریدید و باعث کمبود این کالا در بازار شده این شما نیز احتکار کرده اید. اندازه ی نیازتان خرید کنید. به همین دلیل رسول الله  صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:

(( (( مَنْ احْتَكَرَ فَهُوَ خَاطِئٌ )) 

 ((احتکار کننده خطا کار است)) ))

[ (مسلم وترمذي وابو داود) ]

خطا، اشکالی ندارد. پس بشنوید:

﴿ ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ (8) ﴾

 (آرى فرعون و هامان و لشكريان آنها خطاكار بودند) ﴾

[ (قصص ) ]

واژه ی خطاکار در قرآن به معنای جهنم و بدترین سرنوشت است، ((احتکار کننده خطا کار است)).
از ابْنِ عُمَرَ از پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ روایت است:

(( (( مَنْ احْتَكَرَ طَعَامًا أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ اللَّهِ تَعَالَى، وَبَرِئَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْهُ، وَأَيُّمَا أَهْلُ عَرْصَةٍ أَصْبَحَ فِيهِمْ امْرُؤٌ جَائِعٌ فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُمْ ذِمَّةُ اللَّهِ تَعَالَى ))

 ((هر کس غذایی را چهل شب احتکار کند، از خداوند متعال دور شده است و خدا نیز از او بیزار است. در هر سَرایی که فردی گرسنه بماند، تعهد خدا از آنان مبرا می‌شود)) ))

[ (رواه أحمد وأبو يعلى والبزار والطبراني في الأوسط ) ]

از عُمَرَ بْنِ خَطَّابِ روایت است که گفت: رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمود:

(( (( الْجَالِبُ مَرْزُوقٌ، وَالْمُحْتَكِرُ مَلْعُونٌ )) 

 ((گیرنده کالا (برای خرید و فروش و تجارت) روزی می خورد و محتکر از رحمت خداوند بدور است)) ))

[ [ ابن ماجه ] ]

پس غذایی را احتکار نکن، ایشان عليه الصلاة والسلام می فرماید:

(( (( مَنْ دَخَلَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَسْعَارِ الْمُسْلِمِينَ لِيُغْلِيَهُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ حَقًّا عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنْ يُقْعِدَهُ بِعُظْمٍ مِنْ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ )) 

 ((کسی که در موردی از نرخ‌های مسلمانان دخالت کند تا قیمت آن‌ها را بر ایشان گران سازد، بر خداوند متعالی است که او را به سخت‌ترین جای جهنم پرتاب کند)) ))

[ [ احمد ] ]

کارمند درآمد محدود ده هزاری دارد. قیمت را برایش بالا بردید. سود شما زیاد شده است اما این شخص با درآمد محدود را نابود کردید. او فرزند و همسر دارد. او انسان شریف و با ایمانی است. حرام نمی خورد. اما شما او را در آشفتگی انداخته اید. شما مال واموالتان را زیاد کردید. اما او را در تنگنای شدید انداختید. مبادا بزرگی خود را روی آوار دیگران بنا کنید. مبادا بی نیازی تان را با نیازمند کردن دیگران بسازید. مبادا امنیت خود را ترساندن دیگران بدست آورید. مبادا شرافت خود را با خوار کردن دیگران بدست آورید. خداوند بزرگ شما را زیر نظر دارد. خداوند تومورهای بدخیم دارد. نارسائی کلیوی دارد. سیروز کبدی دارد. سکته مغزی دارد. بیماری هایی دارد که هوش از سر می پرد. مجازات هایی دارد که سر کودکان از شنیدنش سفید می شود. مبادا شکوه خود را بر آوار دیگران بسازید. مبادا باج گیری کنید. مبادا ترس را در دل آنان بیندازید. مبادا چیزی را بگیرید که از شما نیست. خدای بزرگی وجود دارد.

(( (( مَنْ دَخَلَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَسْعَارِ الْمُسْلِمِينَ لِيُغْلِيَهُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ حَقًّا عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنْ يُقْعِدَهُ بِعُظْمٍ مِنْ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ )) 

 ((کسی که در موردی از نرخ‌های مسلمانان دخالت کند تا قیمت آن‌ها را بر ایشان گران سازد، بر خداوند متعالی است که او را به سخت‌ترین جای جهنم پرتاب کند)) ))

[ [ احمد] ]

9 ـ تقلب:

نافرمانی نهم تقلب است. انواع تقلب به خطبه هایی نیازمند است. تغییر ویژگی های کالا و اصل آن و دست کاری کردن وزن و پیمانه و حجم و اندازه تمام این ها به فقر می انجامد. تقلب یکی از عوامل فقر است. ایشان  صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:

(( (( غبن المسترسل ربا ))

 ((کلاه گذاشتن بر سر کسی که به شما اطمینان دارد، ربا است)) ))

[ [ بيهقي از انس با سند ضعف ] ]

انسان ناآگاه به ویژگی های کالا که به شما اعتماد کرده است و فروشندگانی که حس ششم دارند و می فهمند که این مشتری از ویژگی های این کالا نا آگاه است پس بدترین کالا را به بالاترین قیمت به او می فروشند و فکر می کنند زرنگ هستند.
یکی از برادران درباره ی شخصی با من سخن گفت که یک خودرو جدید خریده بود و سر از آن در نمی آورد. این خودرو مشکلی داشت. نزد یکی از تعمیرکاران آمد و وی مشکل بزرگی برایش بیان کرد و قیمت هنگفتی را به او پیشنهاد داد و سه روز فرصت خواست در حالی که تعمیر ماشین یک دقیقه کار داشت و هزینه ای هم نداشت. روز اول خانواده اش را با آن خودرو به زبدانی برد و روز دوم به غوطه و روز سوم به فرودگاه رساند. همسایه اش به وی گفت:

ای مرد از خدا بترس، این مساله تنها یک ربع کار داشت ولی تو سه روز تعیین کردی و مبلغ هنگفتی هم پیشنهاد کردی. وی گفت: کار همین است. من کار درست را می کنم. وی پسری داشت که در کارگاه تراشکاری کار می کرد. تراشه ی فولادی به چشمش فرو رفت. عمل جراحی پنجاه هزار لیره برایش هزینه برداشت. این داستان حقیقی است. الله اکبر.

نادان کیست؟ کسی که فکر می کند خداوند مجازات نمی کند. شخصی گفت: ای خدا نافرمانی ات کردم و مرا مجازات نکردی؟ فرمود: ای بنده ام من تو را مجازات کردم ولی نمی دانی. یک میلیون مصیبت را خداوند برایت ایجاد می کند. اگر به کسی که به شما اعتماد کرده کلک بزنید ربا کرده اید.

10 ـ تجارت حرام:

آخرین گناه: تجارت حرام است. برخی مواد حرام یا نوشیدنی ها و گوشت ها و کالاهای حرام و چیزهای بی شمار حرامی وجود دارد که به محض تجارت با آن موارد حرام مرتکب گناه کبیره ای شده اید.. و خداوند سبحان می خواهد ما یاد بگیریم. هر کس بدون آگاهی وارد بازار شود خواه ناخواه ربا خواهد خورد. پس دانستن مسائل شرعی بر هر مسلمانی فرض عین است. باید بداند حلال و حرام چیست.

 خودتان را پیش از آنکه محاسبه شوید، حسابرسی کنید. اعمال خود را پیش از آنکه بسنجند خود بسنجید. و بدانید که فرشته مرگ ما را به سوی دیگری رها کرده است و از دیگران به سوی ما خواهد آمد پس باید به هوش باشیم. باهوش کسی است که خود را کم می شمارد و برای پس از مرگ کار می کند و ناتوان کسی است که از شهوت هایش پیروی می کند و از خداوند آرزوهای بلند می خواهد. و سپاس خداوند جهانیان را.

* * *

خطبه دوم :

سپاس خداوند جهانیان را. گواهی می دهم که تنها معبود او است. دوست نیکان است و گواهی می دهم که سیدنا محمد بنده و فرستاده اش می باشد. اخلاق والایی دارد. خداوندا درود و سلام بر سیدنا محمد و آل و اصحاب او بفرست.

مال حلال برکت دارد :

مال حلال برکت دارد.

شخصی را ملاقات کردم که به من گفت: به خدا سوگند من نود وشش ساله ام و تمام آزمایشات را کامل انجام داده ام ونتایج همه طبیعی بوده است سپس سوگند خود که یک ریال مال حرام نخورده است و نمی داند نامحرم چیست. پس هرکس پرهیزگار زیست قوی زیست. ما در کودکی آن را حفظ کرده ایم و اکنون خداوند در بزرگی آن را برایمان حفظ مکی کند. خداوند رزاق است. این رزاق مبالغه است یعنی بسیار روزی دهنده است.

(( (( وما ترك عبد شيئاً لله إلا عوضه الله خيراً منه في دينه ودنياه )) 

 ((هر بنده ای چیزی برای خداوند برجای نهاد خداوند بهتر از آن را در دین و دنیایش برایش قرار می دهد)) ))

[ [ الجامع الصغير از ابن عمر ] ]

این حقیقت است. چرا ما به مسجد می آییم؟ تا این حقایق را بشناسیم. روش خداوند را بدانیم. دستورات و نواهی و قوانین و ویژگی های الهی را بدانیم. بنابراین وظیفه ی مسجد این است که دستورات سازنده را به کار بگیرید. دستورات سازنده را کسی جز خدا نداده است.

﴿ ﴿إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ (50) ﴾

 (تنها آن چه به من وحی شده را پیروی می کنم) ﴾

[ (انعام) ]

هیچ سخنی را بی دلیل باور نکنید.

این ده عامل فقر بود. تمام دلیل آن هم از قرآن و احادیث صحیح آورده شد. پس اگر انسان بخواهد روزی اش فراخ گردد باید از این ده مورد روی برگرداند و به تعامل با بندگان بر اساس روش الهی بپردازد و نه این که هر طور خواست تعامل داشته باشد و گاهی تعامل با انسان دمدمی مزاج سخت است. کسی که اصولی ندارد. اما پروردگار ما تعامل با خود را متناسب با قوانینی قرار داده است که پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم آنچه خدا نازل فرموده را برای مردم بیان کرده است. امیدوارم این ده اصل را حفظ کنید . هر کسی به خرید و فروش می پردازد و روزی اش از تجارت بدست می آید باید این دستوراتی را که خداوند به عنوان روش برایمان قرار داده را به کار گیرد.

دعا :

و ما را در زمره كسانى كه هدايت فرموده‏اى هدايت فرما و از آنان كه عافيت بخشيده‏اى قرار ده و ما را مورد مهر قرار ده در ميان آنان كه بايشان مهر ورزيدى و بآنچه را كه بر ما ارزانى داشته‏اى بركت عطا فرما، و ما را از شرّ حكمى كه براى معصيت‏كاران مقرّر داشته‏اى حفظ كن، زيرا توئى كه فرمان می دهى و كسى را بر تو فرمانى نيست و همانا خوار نگردد آنكه تواش مورد مهر قرار داده و دوست خود گرفته‏اى، و عزيز و محترم نباشد آنكه او را دشمن داشته‏اى، والا و بزرگ و رفيعى اى پروردگار ما. و در آنچه فرمان دادی سپاس می گزاریم. از تو آمرزش می خواهیم و به درگاه تو توبه می کنی.